معرفی :
احمدبن محمد ابن مسكويه (برخي متون: ابوعلي) مورخ، فيلسوف، پزشك، كتابدار، و اديب پرآوازه ايراني كه از تاريخ تولد وي اطلاع دقيقي در دست نيست، اما چون در تجاربالامم (1: ج 2، ص 136ـ 137) به طول مصاحبت و كثرت مجالست خود با ابومحمد مهلبي وزير معزّالدوله بويهي (وزارت: 339-352) اشاره كرده است و نيز در جاي ديگر خود را، در همان تاريخ، مصاحب وزير ميشمرد (1: ج 2، ص 146)، شايد در حوالي سنه 320 متولد شده باشد از دوران رشد ابوعلي اطلاع چنداني در دست نيست. چنانكه خود ميگويد در جواني به تشويق پدر به ادب و شعر روي آورده (2: 49-50) و به مطالعه استطالهالفهم جاحظ پرداخته است (5:3) و در آن از وجود جاويدان خرد هوشنگ شاه آگاه گرديده است. به گفته ابوحيّان، مسكويه در آغاز كار سخت در انديشه كيمياگري بود و آن را نزد ابوطيّب كيميايي رازي ميآموخت (4: ج 1، ص 35). وي شيفته كتابهاي محمدبن زكرياي رازي و جابربن حيّان بود، و به تاريخ نيز توجه داشت و تاريخ طبري را نزد ابنكامل، كه از مصاحبان محمدبن جرير طبري بود، فراگرفت. علوم اوايل (دانش يونان) را هم نزد ابن خمّار آموخت. وي در اين علوم، بهويژه در منطق و پزشكي، دستي قوي داشت چنانكه او را "بقراط دوم" گفتهاند (15:3 ـ 16). گويا ابن مسكويه، پس از كسب دانش بسيار، حلقهها و مجالسي ترتيب داده و در آنها به تدريس پرداخته است. ابوسليمان ضمن بر شمردن آثار وي ميگويد كه اين آثار در جلسات تدريس، نزد او، خوانده ميشد (347:5). برخي مسكويه را از استادان ابوحيّان شمرده و كتاب الهوامل و الشوامل را كه پاسخ مسكويه به پرسشهاي ابوحيّان است، دليلي بر اين مدعا دانستهاند (8: ج 1، ص 31). مسكويه ظاهراً پس از گذراندن بيست ساله نخست عمر خود در ري (9: ج 1، ص 254)، به بويهيان بغداد پيوست و حدود دوازده سال مصاحب و نديم خاص ابومحمد مهلبي، وزير معزّالدوله بود (346:5-347). آنگاه هفت سال (353-360) در خدمت و مصاحبت ابوالفضل ابنعميد، وزير ركنالدوله بويهي زيست و خازن (كتابدار) كتابخانه او در ري بود (347:5). از آن پس ظاهراً به خدمت ابوالفتح ابنعميد، وزير ركنالدوله و مؤيّدالدوله پيوست و چون ابوالفتح به قتل رسيد مسكويه از خدمت به صاحببن عبّاد، وزير جديد مؤيّدالدوله، سرباز زد (7: ج 1، ص 96). وي سپس در شيراز به عضدالدوله، سلطان بزرگ آل بويه، پيوست و در زمره نديمان و رسولان او در آمد و كتابدار كتابخانه و مسئول بيتالمال وي شد و تا مرگ عضدالدوله در همين شغل ماند (347:5؛ 6: ج 3، ص 159). به نوشته مقدسي، همه مصنّفات زمان در كتابخانه او گرد آمده بود (449:12). او خود نيز به گنجوري مالي براي عضدالدوله اشارهاي كرده و تجاربالامم را به نام او نوشته و، در مقدمه آن، خود را از كارگزاران ويژه او خوانده است (1: ج 1، ص 51-53). چون صمصامالدوله جانشين پدر شد، مسكويه با او پيوندي نزديك يافت (347:5) و در مجالس علمي و فرهنگي ابنسعدان، وزير صمصامالدوله، حاضر ميشد. به گفته ابوسليمان، وي پس از صمصامالدوله، همچنان در خدمت بزرگان ديگر دربار ري بود (347:5). در آغاز كار، با گروهي از دانشمندان، از جمله ابنسينا و بيروني، در خدمت خوارزمشاه بود و در آنجا از پيوستن به سلطان محمود كه آن گروه را از خوارزمشاه طلب كرده بود خودداري كرد (6: ج 3، ص 159). ابن مسكويه آثار بسياري شامل كتاب و رساله در زمينههاي مختلف نظير تاريخ، اخلاق، فلسفه، كيميا، و داروشناسي دارد و قطعاتي نيز از اشعار عربي و وصاياي او بر جاي مانده است. بخشي از اين آثار به چاپ رسيده و بخشي بهصورت خطي موجود است، شماري از آثار وي نيز تاكنون يافت نشده است. ابن مسكويه روزهاي آخر عمر را در اصفهان گذراند و در 421ق. در آن شهر چشم از جهان فرو بست و همانجا نيز مدفون شد. محل دفن او مورد اختلاف است (9: ج 1، ص 257؛ 10: ج 2، ص 540؛ 11: ج 8، ص 208).